پوستر انتخاباتی
پوستر جمهوری اسلامی حرم است
اگر این حرم ماند دیگر حرم ها هم می مانند.
پوستر جمهوری اسلامی حرم است
اگر این حرم ماند دیگر حرم ها هم می مانند.
پوستر جمهوری اسلامی حرم است
اگر این حرم ماند دیگر حرم ها هم می مانند.
پوستر جمهوری اسلامی حرم است
اگر این حرم ماند دیگر حرم ها هم می مانند.
بسم الله الرحمن الرحیم
یهودی گفت: من خدا را میپرستم مثل تو!
مسیحی گفت: من خدا را میپرستم مثل تو، یک مقدار هم بالاتر، من پسر خدا هستم.
گناهکار گفت:
منافق هم همین را گفت.
کم کم همه ادعا کردند و گفتند ما خدا را میپرستیم.
چه کسی واقعا خدا را میپرستید؟ چه کسی قضاوت میکرد این خداپرستان را؟!
خدا گفت:
همه بیدرنگ گفتند:
خدا گفت:
همه قبول داشتند که باید خالق را پرستید و باید از او اطاعت کرد. پس همه گفتند:
خدا نظری به این بندگان متفاوت افکند و فرمود:
اکنون که همه مرا میپرستید پس چرا اینگونه متفاوت و پراکندهاید؟
مدعیان بندگی سر پایین انداختند و به بندگی های خودساخته شان اندیشیدند.
خدا فرمود:
آن هوا و هوس ها، آن لذتها که از جانب خود به اسم بندگی من انجام داده اید، نه بندگی من، که بندگی نفستان بود.
من شما را آفریده ام، شما را میشناسم و از رگ گردن به شما نزدیک ترم. البته که بهترین بندگی، آن است که من برایتان معین میکنم. بدانید که اگر به آنچه برایتان گفته ام عمل کنید از گزند شیطان که نمی خواهد شما را در کنار من پر آرامش و پر لذت ببیند در امان نگه خواهم داشت.
کتاب برایتان فرستاده ام و کلید بندگی را نشانتان داده ام:
اطیعوا الله و اطیعوا الرسول...
شیطان چشمهایش را بست و به یاد آورد تلاشهایش را برای علم کردن یهودیان و مسیحیان و منافقان برابر فرستادۀ خدا، و حالا زحماتش بر باد رفته بود. خدا گفته بود: اطیعوا الله و اطیعوا الرسول...
و رسولِ خدا، راه و رسم بندگی گفته بود.
بندۀ عزیز خدا، نگاه کن که پوشش تو همان است که خدا و رسولش گفته اند؟ اطیعوا الله و اطیعوا الرسول...
کتاب مزد اخلاص
انتشارات شهید ابراهیم هادی
خلاصه:
کتاب مزد اخلاص، خاطراتی کوتاه از زندگی شهید علی محمد صباغ زاده به نقل از خانواده و دوستان اوست. شهیدی که به اخلاص و فروتنی معروف بود و تقوا در ذره ذره اعمال او مشاهده می شد.
مدیر گفت: ازش سوال کردم ایمان خوبه یا ثروت؟
علی گفت: انسان اگر ایمان داشته باشه، همه چی داره؛ چون خدا رو داره. کسی که خدا رو داره توی زندگی ش چیزی کم نداره. اما اگه ثروت داشت و خدا رو نداشت هیچی نداره.
بریده کتاب(۲):
کتاب ها رو که توی نیمکت جا می داد، ادامه دادم: تو که وضعت بد نیست، بابات که قصابی داره. جوان خوش تیپ هم که هستی. یه کیف بخری شیک تره. اُف داره دانش آموز دبیرستانی کتاباشو بذاره تو پلاستیک.
علی آرام گفت: مسئله، داشتن و نداشتن نیست. مسئله اینه که همه مثل من نیستن که باباشون دستشون به دهنشون برسه. بچههایی هستن که وضع مالی خوبی ندارن و نمیتونن کیف بخرن، منم می خوام هم رنگ اون ها باشم…
برای دانلود پوستر با کیفیت روی عکس کلیک کنید
سلااااام به همراهان همیشگے نمڪتاب🖐🏻✨
‼️با توجه به فرارسیدن سالگرد شهادت شهید عزیزمان #حاج_قاسم سلیمانی ♡
کتابهایِ
📙 حاجقاسم ۱
📗 حاجقاسم ۲
📕 و تجمیع این دوجلد در کتاب حاجقاسم
با نام پویش#فرا_زمان_فرا_مکان۳
در خدمت شما عزیزان هستیم😉
شما میتوانید با خرید یک کتاب از این چندجلد، در قرعه کشی
۱۳ پلاک طـــــــــ🥇ـــــــــلا شرکت کنید.
📘خرید کتاب با ۴۰% تخفیف🤩
📬 Ketab98_99@(ایتا)
لینک خرید از سایت نمکتاب
#مرد_میدان
رمان عاشقانه من نه ما
نویسنده: نرجس شکوریان فرد
انتشارات عهد مانا
من نه ما، ماجرای دو انسان است که پله پله گام بر می دارند برای “ما” شدن! دو انسان با دو جنس مخالف، با دو دنیای متفاوت، سرشار از تفاوت و اختلاف نظر در احساسات و تجزیه و تحلیل های گوناگون از زندگی که یاد می گیرند چگونه بزرگ شدن را تجربه کنند و با کنار گذاشتنِ “من”های خود، به یک حقیقت واحد می پیوندند.
زهرا و محمد، یک زوج جوان و خوش ذوق هستند که عاقلانه، عاشق می شوند و در این مسیر عطش فراوانی را تحمل می کنند تا به پاسخ تک تک مجهولات ذهن شان دست یابند و درک و فهم شان را از مفاهیمی چون زندگی، لذت، ازدواج، عشق و محبت، تکامل بخشند.
نویسنده در این کتاب، یک زندگی را مجسم کرده است.
یک زندگی، با تمام تلخیها و شیرینیها و درسها و موفقیت هایش! اگر تلخی ها و سختی ها را نشان می دهد، راهِ بُرون رفتِ این تنگناها را نیز نشان می دهد و آرامشِ عبور از این سختی ها را به کامِ این زوج جوان می چشاند.
من نه؛ ما آخرین اثر نرجس شکوریان فرد است که توسط نشر عهد مانا، منتشر شده است.
تاکنون فکر می کردم مهم ترین سرمایه ی انسان، خودِ اوست.
می اندیشیدم که این دنیا، بر “من”های گوناگون استوار شده و هر کس برای رسیدن به خواسته های صحیح یا غلطش، می تواند مجاز به انجام هر کاری باشد.
این کتاب نگاهم را به “من” تغییر داد.
همه ی ما انسان ها، “من”هایی هستیم که برای رسیدن به حقیقت و آرامش ، باید به یک “ما” برسیم…
می ارزد که این کتاب را بارها بخوانی و برای “ما” شدن، تمام تلاشت را به ثمر برسانی…
کتاب من نه؛ ما ماجرای زندگی دو جوان، به نام های محمد و زهرا را نشان می دهد که سرنوشت شان به هم گره می خورد و برای یکی شدن و پیوندی مقدس، روزهای شیرین و گاه تلخی را سپری می کنند.
محمد جوانی منطقی و اهل کار و تلاش است و زهرا، دختری است که برای خوشبختی اش اهداف بلند و والایی را در سر می پروراند.
اما نقطه ی اشتراک شان در این است که هر دو، عقل را به جای هوس، به عنوان فرمانروای روح خود برگزیدهاند.
این دو جوان، وارد مهم ترین مناظره ی زندگی خود می شوند و برای شناختِ زوایای پنهانِ شخصیت یکدیگر، تمام تلاش خود را به کار می برند.
اینجاست که با معجزه ی توکل و بهره مندی از عقل و منطق، بنای زندگی عاشقانه را می سازند و در این راه تجربیات فراوانی کسب می کنند و برای رسیدن به لذت های واقعی و زیبایی های والای زندگی، فرمان خدا را بر تفکرات غلط بعضی آدم ها، ترجیح می دهند.
این کتاب، روایتِ عشقی است که روز به روز، به سوی خدا گام برمی دارد و از این روست که هرگز، رنگِ زنگار و کهنگی به خود نمی گیرد…
از زندگی یکنواخت خسته شدی؟
دلت یک تجربه ی شیرین می خواد؟
یک رمان پرماجرا و هیجان انگیز می خوای؟
می خوای به جای من بودن، ما شدن رو تجربه کنی؟ با این کتاب همراه شو
اگر دل من به همین راحتی قابل تسخیر شدن بود که خدا من را زن نمی آفرید.
من نازی دارم که خریدار باید اول خودش را اثبات کند.
نه که با نگاهی و دو کلامی حراجی باز کنم! و واقعا چرا زن های جهان حراجی شدن را ترجیح داده اند به کنار، اصلاَ اصالت خودشان را چگونه تغییر داده اند و به این جا رسیده اند؟
در ذهنم همیشه این بوده که خواهان باید برای طلب خواسته اش کمی تلاش کند و به راحتی آنچه را که می خواهد در مشت خودش نبیند. دهها بار دست مشت کند و باز کند، بخواهد و نیابد، بیاید و برود، سری کج کند در طلب؛ تا شاید کمی رو ببیند از آن که طالبش بوده، آن وقت اگر رسید، می شود گفت که واصل شده است. من این را برای جنس خودم یک شأنیت می دانم.
برایم شیرین است که قد چند صد تومان که نه، اندازه تمام ذهنش من بوده ام که این را دیده و خریده. خیلی خوب است. به قول پدر، مردها خیلی وقت ها ابراز احساسات زبانی ندارند. زبان محبت شان، خرید برای خانه و خانواده است. شما از هر کالایی که تهیه می کنند، یک دو سه کلمه محبتآمیز دریافت و برداشت کنید. می شود قطره های زیبای باران احساس را روی صورت زندگیم دید و این یعنی یک شروع رحمت الهی.
بازگشتِ همه به سوی اصل است و کاش همه هم، بودن را کنار همان اصل می خواستند.
انسان ها خدا را نخواستند و از دستورات و اوامر خدا فرار کردند، به امید رسیدن به لذت خاصی که حس می کردند در دوری از خداست؛ اما غافل بودند که خالق لذت خداست و هر چه دور از خداست، بدلی و تقلّبی است. دل به دستورات خدا ندهی، تن به دستور شیطان می دهی و نابود می شوی!
تو بزرگترین آرزوت پوشیدن لباس عروس و داشتن یه خونه ی بزرگه؟
یا اومدن امام زمان و نجات همه ی مردم جهان؟
سوالش را از هر کسی بپرسی که ذره ای محبت به امام زمان نه، ذره ای وجدان داشته باشد خیلی صریح جواب می دهد:
– آقام رو به هیچ چیزی نمی فروشم.
– وقتی گناه، اشتباه، خودخواهی، بی وجدانی می کنی ضربه می زنی به منجی عالم، به قدرتمندی او!
انسان ها زندگی شان را با خواسته هایشان می سازند.
بی خود و بی جهت عدالت خدا را زیر سوال می برند و قید بندگی را می زنند…
انتخاب انسان بر اساس خواسته های انسان است. یکی نفس پرست و هوا پرست است، یکی خداپرست!
خدا اما سر راه همه مدام راهی باز می کند و همه را دعوت به مهمانی خودش می کند. انسان ها خودشان روبرمی گردانند.
دانلود کتاب صوتی بینوایان به صورت یکجا
رمان بینوایان
نویسنده: ویکتور هوگو
انتشارات افق
ترجمه: محسن سلیمانی
مخالف جریان آب شنا کردن، انسان را در معرض اتهام قرار می دهد. هدف و نیت تو از شنا کردن در مخالف جهت آب، برای کسی سوال نمی شود و فقط ظاهر آن که شاید با عقل جور در نیاید، دیده می شود. می توان در بدترین حالت و شرایط، بهترین بود، ولی توقع تحسین و تمجید نباید داشت. بی خیالِ قضاوت ها باش اگر هدفت ارزشمند است.
بینوایان، رمانی ست درباره ی زندگی مردی که از قوانین خشک جامعه ی اروپا ضربه ی مهلکی خورده و از دوران کودکی اش وارد زندان شده و در بزرگسالی از آن بیرون آمده و نسبت به جامعه بسیار کینه دارد، اما تحت تاثیر رفتاری اخلاق مدارانه، زندگی شرافتمندانه ای پیشه می کند و بی چشمداشت دستگیری و کمک می کند ولی همچنان نگاه جامعه به او منفی ست.
ص۳۰: ژان والژان گریان و لرزان وارد زندان شد و عبوس و سنگدل از آن بیرون آمد. اینک او کینه ی جامعه را به دل گرفته بود. چرا که جامعه را مسئول سرنوشت شوم خود می دانست. به نظرش نوزده سال زندان بخاطر قرصی نان، واقعا ظالمانه بود.
ص۴۶: کوزت هنوز پنج سالش نشده بود که کلفت خانه شد. دنبال کاری این طرف و آن طرف می رفت، اتاق ها، حیاط و جلوی در مسافرخانه را جارو می کرد، ظرف ها را می شست و حتی بارهای سنگین را حمل می کرد. در این موقع تناردیه ها حتی بیش از گذشته حس می کردند که حق دارند با کوزت اینطور رفتار کنند، چون مدتی بود که مادر کوزت فراموش کرده بود هزینه ی ماهانه ی دخترش را بفرستد و چند ماهی به آنها بدهکار بود.
دنیا از ۳۰۰ سال پیش دید؛ دینی که بیشتر از همه داره رشد میکنه، دین اسلامه؛
اومدن یه برنامه ای ریختن؛
برای انحراف مذهب تسنن، وهابیت رو ساختن
و برای انحراف مذهب تشیع، بهائیت رو.
دیدن وهابیت توی سنی ها خیلی خوب جواب داد، طرفداراش زیاد شدن، مخصوصا متعصب هاشون یا جوان های بی اطلاع و بدون مطالعه شون خیلی اهل وهابیت شدن، چرا؟
۱-چون منابع وهابیت و تسنن یکی بود
۲-چون وهابی ها روحیه جهاد و مبارزه داشتن(این نبودِ روحیه ی جهادی، کسری اهل تسنن است)
۳-چون وهابی ها ازنظر مالی خیلی حمایت میکردن کسی را که وهابی میشد
اما دیدن بهائیت توی شیعه ها نگرفت... یعنی شیعه هایی هم که جذب بهائیت میشدن، شیعه های متوسط و احیانا بی بندوبار بودن، نخبه ها و متدینین شیعه، جذب بهائیت نشدن. انقدر طرفداران بهائی ها تو ایران کم شدن که کم کم بهائیت منفور شد، حتی مسئولشون از ایران خارج شد و امروز مرکز اصلیش توی تل آویو اسرائیل هست. و البته علمای شیعه خیلی روشنگری کردند!
پس گفتن باید برای مذهبی های شیعه، فکر دیگه ای بکنیم!
چه فکری؟
- یه تفکری ایجاد کردن که تابحال در تاریخ شیعه سابقه نداشته!
یه مدلی از تشیع رو ساختن که منابعش همین منابع ماست، یعنی قرآن و روایات؛
این مدل اهلبیت رو قبول داره و خودشو پیرو اهل بیت میدونه، اما برداشتش از قرآن و سنت، با برداشت تمام علما و فقهای شیعه فرق میکنه!
و جالب اینه که این مدل جدید از تشیع، فقط خودشونو قبول دارن و هیچ کدوم از علما و فقها رو تو کل تاریخ شیعه قبول ندارن بلکه اونها رو مسخره میکنن و بهشون ناسزا میگن! سند: عمامه های انگلیسی
این مثلا شیعه ها چند تا ویژگی دیگه هم دارن:
-دشمن اصلی این بظاهر شیعهه ا، آمریکا و اسرائیل نیست!
(یعنی دقیقا برخلاف آیه قرآن که خطاب به مسلمان ها می فرماید: دشمن-ترینِ دشمنان شما یهودیان هستند)
-این گروه از شیعه های جدید، خیلی اصرار دارن که حتما باید به مقدسات و خلفای اهل سنت، لعن و فحش و ناسزایِ عمومی گفته بشه!
-این شیعه-های ساختگی، مدل های عزاداری خشن و گاها حقارت-آمیزی دارن!
خیلی جالبه نه؟
یعنی همون قدر که سنی های واقعی دارن تلاش میکنن که به دنیا بفهمونن وهابی هایِ آدم کش و وحشی، سنی نیستن؛
ما به عنوان شیعه های واقعی، در سال های آینده باید تلاش کنیم که به دنیا بفهمونیم این آدم هایی که با تیغ سر بچه شیرخوار رو میبرّن، روی زغال داغ راه میرن، برای اباعبدلله عزای «سم اسب» میگیرند، به همسر پیامبر لقب زناکار میدن و به خلفای اهل سنت فحش های رکیک و ناموسی میدن، شیعه نیستن!
حالا میدونین نکته جالبترش چیه؟
اینکه وهابی ها و این شیعه های ساختگی، هر دو ازطرف خود انگلیس وآمریکا حمایت میشن، اونم حمایت های گسترده مالی و تبلیغاتی!
حالا ما میایم ازین عزیزان میپرسیم:
چرا لعن عمومی و فحش و ناسزا به مقدسات اهل سنت میدین؟
میگن: چون برائت، از واجبات دینه
ما میگیم:برائت از واجبات دینه، قبول! اما اظهار برائت چی؟ اونم از واجباته؟
اصلا برائت یعنی چی؟
یعنی دشمنی با دشمنانِ خدا، اینکه شما با کسانیکه دشمن خدا هستند، دشمن باشی. آمریکا و انگلیس دشمن خدا هستند یا نه؟ اونا مسلمونا رو در هر جایی که گیرشون بیاد میکشن یا نه؟ چرا اون ها رو ترد نمیکنید؟
اما یه سوال:
آیا اظهار برائت هم واجبه؟ یعنی درهرحال و هرجایی باید این دشمنی رو نشون بدیم؟ تو هر شرایطی؟!
همه علما و فقهای شیعه تا به امروز در یک امر، اتفاق نظر دارن:
جایی که «دماء مسلمین» وسط باشه، اظهار برائت واجب که نیست هیچ، بلکه حرامه!
یعنی چی؟
یعنی وقتی شما با آشکار کردن این دشمنی باعث میشی که خون مسلمان بی گناهی ریخته بشه، نباید این برائت رو آشکار کنی.
مثال بزنم:
وقتی من میام به خلفای اهل سنت فحش میدم، لعن عمومی میگم و قطعا به گوش اهل سنت هم میرسه، این کار چه نتیجه ای داره؟
۱-باعث میشه وهابی ها از این فرصت استفاده کنند و به نام اهل سنت به مقدسات ما، به اهلبیت ما فحش بدن و لعن بگن
۲- باعث میشه کینه شیعیان در قلب اهل سنت جوانه بزنه و کم کم رشد کنه تا جایی که ممکنه شیعه ای بی گناه کشته بشه بدلیل همین کینه ها! همون طور که تاحالا هم شده! سند:عمامه های انگلیسی
بعد به نظرتون اینکه ما خودمون با دست خودمون کاری کنیم که بین ماها اختلاف بیفته در حالی که غربی ها و بین خودشون ائتلاف درست میکنند و تمام دنیا رو دارن میگیرن! بعد ما هم دیگه رو لعن کنیم، این کار پیش خدا، اجر داره؟ ثوابه؟
حالا چند تا سوال:
مگه ما شیعه اهل بیت نیستیم؟ مگه مدل رفتار ما نباید مدل رفتار امامانمون باشه؟ برید بگردید تو زندگی اهل بیت، فقط یک مورد پیدا کنید که یکی از اهل بیت در منزلش مجلسی گرفته باشه و علنا خلفا رو لعن کرده باشه؟ یا به یارانشون توصیه کرده باشن که تو جمع هاشون علنا خلفا رو به اسمو رسم لعن کنن؟ هرچی بگردید حتی یک مورد هم پیدا نمیکنید!
بلکه هرچی پیدا میکنیم برعکسِ این ماجراست. یعنی به وفور روایت و داستان از زندگی اهل بیت داریم که به ما سفارش کردن که با اهل سنت مهربان باشیم، پشت سرشون نماز بخونیم، به عیادت مریضاشون بریم، به تشییع جنازه-هاشون بریم، حتی روایت داریم که امام صادق میفرمایند تومحله ای که به هم اهل سنت هست و هم اهل تشیع، شیعه ما باید طوری رفتار کنه که توی اون محل از هرکس پرسیدن امینِ این محل کیه؟
باعث میشه بیشتر از ما بدشون بیاد و اصلا سمت ما نیان؟ یعنی ما با فحش و لعن عمومی به مقدسات کسی، باعث زیاد شدن دوستانمون میشیم یا زیاد شدن دشمنانمون؟
سوال بعدی:
تو دنیایی که دشمنان قسم خورده اسلام، آمریکا و انگلیس و اسرائیل دارن تمام تلاششون رو میکنن که اسلام ازبین بره و مسلمون ها نابود بشن، سنی و شیعه هم براش فرقی نداره، ازاصل اسلام متنفرند، وقتی ما دشمنانی به این سفت و سختی داریم، اینکه بیاین بین خودمون تفرقه بندازیم و یه کاری بکنیم که چند صد میلیون سنی علیه صد میلیون شیعه، موضِع بگیرند چه فایده ای داره؟ اینکه یه کاری بکنیم که مسلمون-ها بجای مبارزه با دشمن آمریکایی و اسرائیلی با برادر مسلمانشون مبارزه کنن چه فایده ای داره؟ اینکه خود زنیه! اصلا برخلاف عقله!
اگر سب و لعن عمومی خلفا کار درستی بود حداقل یک روایت معتبر باید به دست ما میرسید که شیعیان رو به این کار سفارش کنه، ولی نیست! حتی یه روایت هم نیست! پس عده ای به چه اجازه ای؟ به پیروی از چه کسی این کارو میکنن؟ جواب خون هایی رو که ریخته شده به دلیل گرفتن همین عمرکشون ها، کی میخواد بده؟ جواب لعن ها و فحش هایی که به امامان ما داده میشه رو چه کسی میخواد بده؟
و در آخر،
اگر دنیا بخواد «شیعه» رو؛
با این مدل و این تفکر بشناسه،
چه جوری میخوایم به مردم دنیا بفهمونیم که ما مسلمون ها آدم بد دهن و سطح پایین و خشونت طلبی نیستیم؟
عکس ها و فیلم هایی که از عمرکشون و قمه زنی بعنوان «شیعیان» تو اینترنت وجود داره، آیا تصویر قشنگی از شیعیان واقعی ارائه میده؟
یک شیعه متفکر و متمدن اینجوری رفتار میکنه؟
اهل بیت ازین مدل کارها راضی نیستن..
و خدا هم راضی نیست
به نظرتون ما باید با هم متحد باشیم برای پیشرفت اسلام یا همینطور پر از تنش و اختلاف! کشوهای اسلامی صحنه ی تظاهرات و بکش بکش شده و اروپا و آمریکا دارند لبخند میزنند و به ما و کشته هامون میخندند!
این جریان در حال حاضر دارای تعاد زیادی حسینیه و حوزه ی علمیه، سایت و شبکه ی ماهواره ای است.
این چند شبکه نمونه هایی از 16 شبکه ی ماهواره ای این جریان است: امام حسین، بقیع، الزهرا، فدک و...